از چهارشنبه دارم مقدمات مهمونی امروز رو آماده میکنم!

یعنی هلاکِ هلاکم.

تازه خوبه هرکس قراره با ناهار خودش بیاد :|

وجدانا مهمونی دادن با بچه کوچیک چقدر سخته و نیاز به کمک داره!

بیست و پنج نفر بودیم که چندنفر امروز انصراف دادن :|

الانم همسر و دخترک با کالسکه رفتن همین اطراف پوشک و دوغ بخرن :))

تمام وسایلو چیدم روی میز آماده.

خیلیم گرسنه هستم :))

هفته ی پیش با خانواده همسر پارک بودیم، امروزم که اینجان.

خانواده خودم شاکی شدن که چرا کم میایید :|

حالا ما در طول هفته خیلی میریم پیش شون 

اینم از معایب خانواده کم جمعیت

یه روز که نبینن مون دلخور میشن :(

اونم نه ما رو ها ! فقط نوه شونو میخوان :|

خلاصه که اینم جزو امتحانات الهی ماست :)

من از الان استرس عید رو دارم که عروسی داریم تهران و نمیتونیم با خانواده همسر باشیم.

خدایا لطغا جنگ جهانی راه نیفته!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلبن نگاره Thammy سایت ها Tommy filemanager [ نسبتا سبــز ] Kelly Maria Kimberly